شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
قربان، شوریده سری بود که زندگی در همسایگی خدا را در سنگرهای نور برگزیده بود. او در تاریخ ۱۳۴۶/۸/۱ در روستای خواجه جمالی از توابع بخش آباده نیریز، در خانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. آداب و سنن اسلامی را در کنار خانواده به نیکی آموخت و در سن ۷ سالگی به سنگر مدرسه پا نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه وقار روستا به پایان رسانید. سپس به علت مشکلات، از ادامه تحصیل منصرف شد و به کار...
شهدا سال 64 -وصیتنامه مفقودالاثر قربان محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
بسمالله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی. سلام به تمامی شهدا. اینجانب قربان محمدی، فرزند محمد، تاریخ تولد ۱۳۴۶، شماره شناسنامه ۱۹، صادره از خواجه جمالی به تاریخ ۱۳۶۴/۲/۹، جهت یاری از رزمندگان اسلام به جبهههای نور علیه ظلمت اعزام شدم. خداوندا! از تو میخواهم که شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بداری و از تو میخواهم، همانطوری که ما...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » مفقودالاثر قربان محمدي »
بسمالله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی. سلام به تمامی شهدا. اینجانب قربان محمدی، فرزند محمد، تاریخ تولد ۱۳۴۶، شماره شناسنامه ۱۹، صادره از خواجه جمالی به تاریخ ۱۳۶۴/۲/۹، جهت یاری از رزمندگان اسلام به جبهههای نور علیه ظلمت اعزام شدم. خداوندا! از تو میخواهم که شهدای ما را با شهدای کربلا محشور بداری و از تو میخواهم، همانطوری که ما...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینهشان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجهجمالی نیریز، میان خانوادهای متدین شکفت و رایحه دلانگیزاش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینهشان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجهجمالی نیریز، میان خانوادهای متدین شکفت و رایحه دلانگیزاش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عباسعلی محمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مگر میشود رفت؟ مگر میشود بیتفاوت گذشت از کوچه یاد پرستوهای مهاجر؟ آنجا که پر است از جوی خاطرههای بهیادماندنی. چگونه میشود نگاه نکرد و رفت؟ باید قصه آنها را با زبان سرود و با قلم به نگارش درآورد و بر صفحه دل ترسیم کرد. باید گفت هر آنچه را که در سینه است تا ماندنی شود و به یادگار بماند برای نسل آینده. تا بدانند و آگاه شوند که چهسان این انقلاب به دست آمد و چگونه...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید احمد محمدی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
غنچه وجود احمد در آن زمانیکه غنچههای گل محمدی دشت و دمن را در شهرستان نیریز آراسته بودند ـ20/2/1336ـ شکفت و خانه پدر و مادری مؤمن را پر از شور و شعف و شادمانی کرد. دوران طفولیت را در خانواده سپری و همراه با دیگر همسالان خود وارد مدرسه شد. تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و پس ازآن به استخدام ارتش در آمد. دوره آموزش درجهداری نیروی زمینی را در رشته مخابرات با موفقیت به اتمام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
غنچه وجود احمد در آن زمانیکه غنچههای گل محمدی دشت و دمن را در شهرستان نیریز آراسته بودند ـ20/2/1336ـ شکفت و خانه پدر و مادری مؤمن را پر از شور و شعف و شادمانی کرد. دوران طفولیت را در خانواده سپری و همراه با دیگر همسالان خود وارد مدرسه شد. تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و پس ازآن به استخدام ارتش در آمد. دوره آموزش درجهداری نیروی زمینی را در رشته مخابرات با موفقیت به اتمام...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهرام خیراندیش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانهای در روستای خواجهجمالی نیریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانوادهای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرینزبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گامهای کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دریکی از آخرین روزهای سرد پاییزی که سرمای آن زیبایی و طراوت را از باغ و بستان برده بود، وجود نازنین کودکی زیبا، گرمابخش خانهای در روستای خواجهجمالی نیریز شد. ۱۳۲۰/۹/۱۸ در خانوادهای متدین و آشنا به اصول مبین اسلام بانام «بهرام» بهار زندگی را آغاز کرد. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده و با شیرینزبانی و مهربانی خاص کودکی به پایان برد. با گامهای کوچک اما مصمم خود دبستان وقار را طی کرد و تا کلاس...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسن ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ستاره زندگی حسن در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۲ در آسمان روستای خواجه جمالی از توابع نیریز و در خانوادهای مذهبی درخشید. الفبای زندگی را با فراگرفتن آموزشهای اولیه در کانون گرم خانواده آموخت و بعد از گذشت ۷ بهار از عمرش، برای تکمیل آنها دبستان وقار روستا را انتخاب کرد و وارد دنیای علم و دانش شد. امّا کمبود امکانات و مشکلات دیگر او را از ادامه تحصیل منصرف کرد. هنگامیکه خورشید پرفروغ انقلاب اسلامی در اُفق خونگرفته ایران تابیدن گرفت....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ستاره زندگی حسن در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۲ در آسمان روستای خواجه جمالی از توابع نیریز و در خانوادهای مذهبی درخشید. الفبای زندگی را با فراگرفتن آموزشهای اولیه در کانون گرم خانواده آموخت و بعد از گذشت ۷ بهار از عمرش، برای تکمیل آنها دبستان وقار روستا را انتخاب کرد و وارد دنیای علم و دانش شد. امّا کمبود امکانات و مشکلات دیگر او را از ادامه تحصیل منصرف کرد. هنگامیکه خورشید پرفروغ انقلاب اسلامی در اُفق خونگرفته ایران تابیدن گرفت....
عملیات شب 27/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خورعبدالله و دریاچه نمک بود. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت. گردان کمیل به استعداد سه گروهان، وارد این عملیات شد. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خورعبدالله و دریاچه نمک بود. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت. گردان کمیل به استعداد سه گروهان، وارد این عملیات شد. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
سخنان شهید سرافراز در صبحگاه تاریخ 20/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند، از سخنان دلنشین و الهی او مرتبا" میگویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او میپیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن میگفت. از رشادتهای امام حسین(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد میکرد. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند، از سخنان دلنشین و الهی او مرتبا" میگویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او میپیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن میگفت. از رشادتهای امام حسین(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد میکرد. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...